سلام اینم یک شعر جدید
یادت میاد چی شد که من بک دفعه عاشقت شدم
بدون اینکه بزاری سوار قابقت شدم
یادت میاد نگات پر از شکایت فاصله بود
اما به جاش نگاه من صبور پر حوصله بود
یادت میاد وقتی بهت گفتم چقدر دوست دارم
گفتی ببین من فرصت این قصه هارو ندارم
یادت میاد با این جواب خسته شدم از زندگی
تو رفتی من موندم و یاد دریا غرق تشنگی
یادت میاد که عمر من وقف تو و پنجره بود
۳روز چشش افتاده بمن این بهترین خاطره بود
یادت میاد مردم ما رو به هم دیگه نشون دادن
جز ما تموم عاشقا از چشم مجنون افتادن